عشق پاک

عشق در لحظه پدید می آید و دوست داشتن در امتداد زمان.و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است

سلام دوستاي گلم

چند روز پيش امير زنگيد.

وقتي صداشو شندم صداش بغض داشت

گفتم چي شده؟؟؟

گفت فرشته برا آبجيم دعا كن.

گفتم مگه آبجي چي شده

گفت سرطان خون گرفته

واي وقتي اينو گفت اشك تو چشام جم شد

دوس داشتم اون لحظه كنار امير باشمو دستاشو بگيرمو دلداريش بدم..

ازهمه ي دوستاي گلم مي خوام براش دعا كنيد.مخصوصا شباي قدر كه به تازگي در راهه.

براي آبجي امير دعا كنيد تا خدا شفاش بده.!!!

خدايا تو رو به حق اين ماه مبارك قسمت ميدم آبجي امير هر چه زودتر حالش خوبه خوبه خوب شه و شفا بگيره.

 «اللَّهُمَّ اشْفِها بِشِفَائِکَ وَ دَاوِها بِدَوَائِکَ وَ عَافِها بِعَافیَتِک»

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت18:44توسط فرشته | |

 

بايد فرصت داد

فرصت داد تا شناخت

فرصت داد تا ديد

فرصت داد تا ..

زمان خيلي چيزارو نشون ميده

خيلي چيزاروثابت ميكنه

آي دنيا! آي روزگار!

بازم ديلم گيلفته . . . . . . . . . .

 

+نوشته شده در دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,ساعت12:57توسط فرشته | |

 

جاتون خاليييييييييييييييييي

چند روزي رفته بودم بندر!!!

هوا خيلي گرم بود....

اما حال داد

لب دريا . . .

نسيم مي وزيد و باد آروم و آهسته به صورتم مي خورد

دريا موج داشت!!

صداي دريا آرومم كرد!!...

لب دريا كه بودم دوس داشتم يه بغل نرمو يه دست گرمو يه لب داغم كنارم باشه؛ توي بغلش گرماشو حس كنمو دستاش دور كمرم حلقه و لبام به لباش قفل شه و ....  

 

بغلتو مي خواسسسسم

لب دريا بغلتو مي خواستم

 

اما تنهاي تنها بودم و بغل نرمو لب داغو دستاي گرمي رو نداشتم

تنها بودم

 تنهايي لب دريا ...

+نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت22:0توسط فرشته | |

 

امروز يه روز داغ داغ داغ بود

  چقد آروم بودم توي آغوش گرمت!!!

 

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت21:27توسط فرشته | |

 

 سه شنبه . . چهار شنبه . .  پنج شنبه . .  جمعه . . الانم كه شد شنبه ..

واي خدايا چقد اين چند روز سخت گذشت

چند شب پيش ساعتاي 2 بود از خواب بيدار شدم

نگاه گوشيم كردم

ديدم اس داده !!!!

نوشته بود فرشته خيلي فوري بزنگ

خيلي ترسيدم

اس بعديشم خوندم نوشته بود:

فرشته بزنگ بهش بگو تو چكارمي

زنگيدم

صدام رو پخش بود..!

گفتم چي شده?

گفت بگو چكارمي فرشته..

من شرو كردم حرف زدن!

گفتم  داره صدامو ميشنوه؟

گفت:

با دستاش گوشاشو گرفته كه صداتو نشونه

گفت زنگ زده آژانس مي خوا اين موقه شب بره شيرزا

واي وقتي اينو شنيدم

دوس داشتم اونجا باشمو يه سيلي محكم بخوابونم زير گوشش و بزنمش

گفت تو بخواب

بعد اس دادم بهش

نوشتم اين موقه شب از خونه رفتن كار يه زن خوب نيس

بعد اون يه اس داد..

فرشته ي مشاور

وقتي خوندمش اشك چشام در اومد

تا صب گريه كردم

نگران حالش شدم

نمي تونستم بزنگم يا اس بدم

از اون شب تا الان

ازش بي خبرم

دلشوره دارم

هر وقت كه صداي گوشيم مياد فكر مي كنم اونه

اما هيچ خبري ازش ندارم

خيلي سخته بي خبري و انتظار

 بزنگ ديگهههههههههههههههههههه

 تنهام نذار

+نوشته شده در شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت1:5توسط فرشته | |

 

 امير عزيزم    (ديروز اول ارديبهشت بود! اين وبلاگ تقديم به تو...)

 

الان توي جاده اي و داري ميري پابوس امام رضا

امروز تصميم گرفتم بيام اينجا و براي تو و عشقت بنويسم

مي دونم الان قلبت درد مي كنه و توي دلت چي ميگذره

از ته دلم از خدا مي خوام به آرزوت برسي

امير ازت مي خوام شاد باشي و غصه نخوري

تو الان خاتونتو داري...

پس غصه تطيل!!

تا حالا هر چي به قلب مهربون و پاكت فشار آوردي بسه

اميرم! توروخدا ديگه ناراحت نباشيا

ديگه غم به چهرت نبينما

ديگه بغض صداتو نشنوما

فرشته ديگه غمو غصه ي اميرشو نبينه ها

 

واسه روز اول متن آهنگ من و تو از شهرام شكوهي رو كه دوس داشتي گذاشتم

اميدوارم خوشت بياد اميرجونم.


 

تقديم به تو : 

 از دست تو دلگیرم ارامش نمیگیرم
با یاد تو من هرشب من با خودم درگیرم
خواستم پا بندت نشم
اما افسوس که خیلی دیر جنبیدم
تو خوب فهمیدی که دل باختم
من از نگاهت اینو فهمیدم
دلبری ازتو دلبستگی از من
عاشقی از تو وابستگی از من
دلبری ازتو دلبستگی از من
عاشقی از تو وابستگی از من
عجیبه که یکی شبیه من
به یک نگاه ساده دل داده
با اون غرور و خودخواهی
حالا به دستو پات افتاده
وقتشه باور کنی حرفامو
من امتحان عشقو پس دادم
هر جوری میخواهی امتحانم کن
تا آخرش پای تو وایسادم
دلبری ازتو دلبستگی از من
عاشقی از تو وابستگی از من
دلبری ازتو دلبستگی از من
عاشقی از تو وابستگی از من

 

خدايا قلب اميرم زودِ زودِ زود خوب شه

 

 

+نوشته شده در شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت20:2توسط فرشته | |